بلاگ RSS Feed
0
3295
پاندا یک ابرویش را برای لوسی بالا انداخت. " بذارم بره؟ " توبی بچه ناسازگاری بود و لوسی هم از جاسوسی شدن متنفر بود. با اینحال نمی توانست جلوی خودش را بگیرد تا توبی را دوست نداشته باشد.لوسی گفت: " خیل..
0
3195
مایک یک بچه بد، چاق با چشمانی راسو مانند، پوستی ناهموار و دندانهایی نامنظم بود که هرسال ناامیدانه تلاش می کرد مثل یک کرم راهش را به گروه بچه های تابستان باز کند. اما تنها جزیره نشینی که آنها در جمع خو..
0
4042
یاقوتبعد از الماس سخت ترین سنگ طبیعی با درجه سختی 9 می باشد. در طبیعت به رنگ های سرخ، کبود و زرد یافت می شود که به رنگ سرخ آن Ruby و به رنگ های دیگر آن Sapphire می گویند. یاقوت اصل اشعه فرابنفش را ..
0
3142
لوسی خیال نداشت برای خوردن شام صمیمانه به پاندا ملحق شود. درعوض کتانی هایش را پوشید و بیرون رفت. از دویدن متنفر بود، اما بیشتر بخاطر اینکه احساس یک حلزون را داشت ناراحت بود، و احتیاج داشت کاری کند تا ..
0
3282
با هم بیرون رفتند، درحینی که لوسی شاخه های درخت مو را که بالای تنها پنجره اتاق زیر شیروانی رشد کرده بودند کنار می زد، توبی نردبان را نگه داشته بود. وقتی این اتاق انقدر تاریک نباشد، بهترین جا برای شروع..
0
3289
با اینکه پشت دکه را هنوز دست نزده بود، از رنگ کردن خسته شد. درحینی که قلمویش را به ته قوطی رنگ می کشید، ماشین کادیلاک با توبی اخمو که روی صندلی جلو کنار مایک نشسته بود دوباره پیدایش شد. درحینی که توبی..
0
3195
با تکان خوردن شست دست پاندا و درخشیدن ساعت استیل و گران قیمتش، تصویر قبلی ای که لوسی از او برای خودش ساخته بود به کلی نابود شد. لوسی هنوز نمی توانست ظاهر رسمی او را هضم کند. این احساس اشتباه بود.تمپ..
0
3153
پاندا از قبل تاوانش را داده بود. فقط بودن دوباره در نزدیکی او برایش شکنجه بود. هنوز اولین باری که او را دید را بیاد می آورد. شب اجرای شام تمرینی بود. او مثل یک بانوی باوقار در لباس سبزآبی کنار تد ایست..
0
4387
صدف یا مادر مروارید:مادر مروارید، قسمت داخلی پوسته صدف های تولید کننده مروارید است که به رنگ های سفید و گاهاً قهوه ای و طوسی نیز دیده می شود. اگر آن را در دست بچرخانید رگه هایی از جنس مروارید را د..
0
848
چشم ببر:یکی از پُر فروش ترین سنگ های مات می باشد که به علت دارا بودن درجه سختی 7 در مقیاس موس به سنگی برای مصارف روزانه به خصوص انواع جواهرات مردانه تبدیل شده است. به علت شکل خاص و منحصر به فرد اش..
0
3237
بوی لاستیک مانند یک باشگاه ورزشی قبل از اینکه به سمت در یورش ببرد به دماغش خورد. خوابگاه به کل با شب قبل متفاوت شده بود. وسایل درخشان و جدید ورزشی روی کف پلاستیکی نو قرار گرفته بودند، کف زمین به تمیزی..
0
3196
او در مورد نان دروغ گفته بود. همچنین از وقتی چهارده سالش بود تا بحال در را به هم نکوبانده بود. هردوی این کارها واقعاً احساس خوبی به او داد.بدبختانه دفترچه زرد رنگش را با خودش نیاورده، و به خودش قول ..
