بلاگ RSS Feed
10
4165
پاندورا بدون اینکه لحنش پرسشی باشد گفت: " اون خانم ازدواج کرده. "" اون همسر سفیر آمریکاست. "" پس چطور تو و اون.... "" من یه خونه خریدم تا هر وقت امکانش بود اونجا همدیگه رو ملاقات کنیم. "پاندور..
10
4159
درحینی که گابریل او را یک بار دیگر در الگوی رقص هدایت می کرد، پاندورا مجبور شد با بی میلی بپذیرد که وقتی دست از جهت یابی محیط اطرافش برداشت و فقط روی صورت گابریل متمرکز شد، به هیچ عنوان حالش بد نشد. گ..
10
4088
گابریل اخم کرد: " رفتارش با تو خیلی خودمونیه. کم کم دارم فکر می کنم اخراجش کنم. "پاندورا تصدیق کرد: " ایدا بین ندیمه ها چنگیز خان حساب میشه، اما کارش توی یادآوری چیزهایی که من دائم فراموش می کنم خیل..
10
4159
به محض خارج شدن از تأتر، ازدحام بدتر هم شد. در ایوان ورودی مردم بهم تنه می زدند و اطراف شش ستون کنگره دار ساختمان که تا لبه پیاده رو امتداد داشتند تجمع کرده بودند. ردیفی طولانی از کالسکه های خصوصی و ا..
9
3715
" نه، فقط اگه یه کفش ظریف بلوری بود میتونستی این کارو بکنی. اگه اون یه دمپایی روفرشی مسخره پشمی باشه، مجبوری پسش بدی. "" در موردش فکر می کنم. " گابریل بعد از نگاه کردن به سمت در و اطمینان از اینکه ک..
9
3863
گابریل به آن پیکر کوچک روی تخت نگاه کرد، هجوم مخلوطی از احساس تفریح و اشتیاق را درونش حس کرد که باعث شد نفسش به شماره بیفتد. قبل از گذشت حتی یک ثانیه، خودش را بالای سر او رساند.پاندورا با خنده..
9
3695
پاندورا با غرغر به صندلی تکیه داد. اگر احساسی بدتر از بی حوصلگی یا دلواپسی وجود داشت، احساس هر دوی آنها در یک زمان بود. دستش را روی گوشش گذاشت و در تلاش برای ساکت کردن وزوز آزار دهنده درون سرش، با دست..
9
3639
به محض اینکه گابریل بعد از جلسه ای طولانی به خانه بازگشت، با دراگو که در سرسرای ورودی منتظرش بود مواجه شد." جناب کنت. " جلو آمد تا به گابریل کمک کند، اما با ضربه شانه سرپیشخدمت که وظیفه اش گرفتن کلا..
9
6893
پاندورا پرسید:" کجای این قضیه به من ربط داره؟ "رنسام اخم کرد و به جلو خم شد و انگشت هایش را در هم گره کرد. " خانم، من فکر می کنم اون مردی که شما در انبار دیدین قصد داره توی مهمانی شرکت کنه. فکر می ک..
8
4406
دست مهربان کتلین را روی سرش احساس کرد. " برای تغییر خط فکری مردم نیاز به زمان و صبوری هست. فراموش نکن که خیلی از مردها در مورد تساوی حقوق زنان صحبت می کنن، که شامل آقای دیسرایل هم میشه. "پاندورا کج ..
8
3697
هرچند با نظر گابریل مبنی بر نیازشان به یافتن هرچه زودتر خانه ای بزرگتر موافق بود، این خانه تراس دار که طبق انتظارش آنقدر ها کوچک و مجردی نبود را دوست داشت. خانه در انتهای ردیفی از خانه هایی با همین سب..
8
3265
روز بعد، دراگو گزارش داد که رابطش در واحد کارآگاهی پلیس قبول کرده تا چاپخانه واقع در کلرکنول را بازدید کند و از خانم اُکر سوال بپرسد. در همین حین، اگر کارآگاه دلیلی برای احساس خطر پیدا نکرد، پاندورا م..